بیست و یک رمضان
امشب صدای اذان که می آید پدر در کنار سفره نیست فُزت و ربِ الکعبه
امشب صدای اذان که می آید پدر در کنار سفره نیست فُزت و ربِ الکعبه
امشب دوباره خودم… قرآنم…. کتاب دعایم…. راهی جای می شویم…. که دوباره عـــلـــی و فرزندانش می شوند واسطه ی ندانم کاری های من!!! کاش امشب ، ” آدم ” شوم !!! کاش امشب “ح...
خاطره ی مسجد کوفه و ابن ملجم میگوید زیاد به مقدس مآبی افراد صف اول نگاه نکن شاید “قاتل” همان باشد
مسجد کوفه نماز را به جماعت خواندم ….. امام جماعت که بود را نمی دانم …. فقط می دانم کل نماز تمام حواسم پی ِ محراب ِ طلا گرفته ی خـــــــــــــــآلی از علی …….
فاطمیه هاصدای فاطمه را می شنوم که نیمه های شب درب خانه دلم را می زند تا برای یاری علی قدمی بردارم!
اعتکافمانبزرگداشت تولد علی در کعبه است دقیقا سه روز!
علی 25 سال و تو ….. حسابش از دست ما در رفت آقا چند سال عزلت و خانه نشینی؟
بزدل خیبرپشت درب خانۀ فاتح خیبر نعره می کشد. خبر دارد پیامبر علی را دعوت به صبر کرده است پس با خیال راحت جلوی خانۀ علی زنجیر پاره کرده و پهلوان بازی اش گل...
سقیفه نشینان با شهادت پیامبر علیه خدا کودتا کردند!