بیست و یک رمضان
امشب صدای اذان که می آید پدر در کنار سفره نیست فُزت و ربِ الکعبه
امشب صدای اذان که می آید پدر در کنار سفره نیست فُزت و ربِ الکعبه
خاطره ی مسجد کوفه و ابن ملجم میگوید زیاد به مقدس مآبی افراد صف اول نگاه نکن شاید “قاتل” همان باشد
مسجد کوفه نماز را به جماعت خواندم ….. امام جماعت که بود را نمی دانم …. فقط می دانم کل نماز تمام حواسم پی ِ محراب ِ طلا گرفته ی خـــــــــــــــآلی از علی …….
تو یادت نیست ولی من خوب یادم هست . . . برای با تو بودن دلی را به دریا زدم که از آب هم وحشت داشت.
فاطمیه هاصدای فاطمه را می شنوم که نیمه های شب درب خانه دلم را می زند تا برای یاری علی قدمی بردارم!
شمشیری که برای جهادیک عمر در غلاف بود پهلوی تو را شکست . . بعد از پیامبر جنگ نرفته ها و فراری های از میدان سردار جنگیدن با دختر پیامبر شده اند.
ممنونم از تو دخترک بی حجاب . . ممنون که چادر را لکه دار نکردی چادر مال مریم های مقدس است…
آشغال ها را کسی دیشب نبرد! در محله شایع شده، مش کریم هم قصد کاندیداتوری دارد! رنگ نارنجی هم نمادش خواهد بود می گویند احساس تکلیف او را مصمم کرد برای مجلس کاندیدا شود…!...
بنی صدر ثابت کردمی شود رئیس جمهور شد و نفوذی بود!