داستان عشق پارت ششم

بجای رفتن به باشگاه، شب ها پیش او می رفتم.اصلاً همه ی رفتن ها و نرفتن هایم را به افق او تنظیم کرده بودم.شاید این مسئله برای اطرافیانم، مضحک و...