موج کره ای در مصاحبه با شیخ منذرون
شیخ منذرون دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت رسانه و فعال فرهنگی و تبلیغی در مصاحبه با ایکنا
با توجه به فراگیری موج کرهای بهویژه در میان قشر نوجوان، خبرنگار ایکنا از اصفهان با این پژوهشگر حوزه رسانه و آخرالزمان، گفتوگویی درباره فرهنگ کره جنوبی و تأثیر آن بر هویت فرهنگی نسل جوان و نوجوان کشور ما انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ چه مشابهتهای فرهنگی میان ایران و کره جنوبی وجود دارد؟
کشورهایی که دارای قدمت و تاریخ و گذشته طولانی هستند، قطعاً فرهنگ قویتری در مقایسه با کشورهای چندصد سالهای همچون آمریکا دارند. اولین شباهت فرهنگی ایران و کره جنوبی میتواند این باشد که تاریخ پیدایش هر دو کشور به قبل از میلاد مسیح برمیگردد. این پیشینه، تمدن و گذشته متعاقباً ملزوماتی به دنبال خود میآورد؛ مثلاً اماکن تاریخی، فرهنگ و آداب و رسوم، موسیقی و طب سنتی، افسانهها و داستانسراییها برای گذشتگان و رمانها جزو پیشینه هر دو کشور بهشمار میرود که هم در ایران و هم در کره جنوبی شاهد آنها هستیم. همانطور که در ایران، رستم و سهراب و اسفندیار داریم، در کره جنوبی نیز افسانهای چون چوسان قدیم وجود دارد که سریال «افسانه جومونگ» براساس همان ساخته شده است.
در کل، این تاریخ، فرهنگی به دنبال آورده است. بزرگترهای کره، آنهایی که هنوز تحت تأثیر فرهنگ مهاجم غرب قرار نگرفتهاند، یکسری قرابتهای فرهنگی با ما دارند؛ برای مثال پوشش موجه، احترام به بزرگتر و رفتار مؤدبانهای دارند یا درباره دختری که دامن کوتاه پوشیده یا تتو زده و همچنین رفتارهای همجنسبازانه، دیدگاه خوبی ندارند که این قبیل موارد به فرهنگ ما نزدیک است. با این حال، شباهتها نباید ما را از تفاوتهای فرهنگی نیز غافل کند.
ایکنا ـ آیا کره جنوبی در حال خلق فرهنگ جدیدی در حوزه موسیقی و سریالسازی است؟
موج کرهای ترکیبی از فرهنگ کره جنوبی و اندکی از فرهنگ غرب بوده و در راستای اهداف اقتصادی این کشور است؛ برای مثال موسیقی کیپاپ را خواهران کیم بنا گذاشتند که ترکیبی از موسیقی سنتی کره جنوبی و موسیقی پاپ آمریکایی است. بعضی از فیلمها و سریالهای کرهای، فرهنگ سنتی کره و بعضی دیگر، فرهنگ امروز این کشور را که ترکیبی از فرهنگ بومی و غربی است، به نمایش میگذارند. برنامهسازی برای تمام ذائقهها از اهداف اقتصادی این کشور است و از آن برای تجارت و عرضه بیشتر کالاهای فرهنگی خود استفاده میکنند.
ایکنا ـ با توجه به رواج موسیقی و سریالهای کرهای در سطح جهان، این کشور چه اهدافی را در این زمینه دنبال میکند؟
کره جنوبی در چند دهه قبل، یک سند توسعه اقتصادی طراحی کرد که به گفته برخی، آن را از آمریکا دریافت کرده بود. این سند زوایای متعددی داشت که یکی از آنها، توسعه صنایع خلاق و صنعت سرگرمی بود. گام بعدی آن هم توسعه صنایع خلاق فرهنگی برای رسیدن به سود اقتصادی بود. شعار آنها این بود که هر کس از نظر فرهنگی قوی باشد، در آینده اقتصاد قویتری خواهد داشت؛ به همین دلیل ما معتقدیم کره جنوبی به دنبال اقتصاد است. اکنون نیز شاهد آن هستیم که کیپاپ و کیدرام تا چه میزان به صنعت گردشگری کره جنوبی کمک کرده و برای تبلیغات برندهایشان درآمدزایی داشتهاند.
ایکنا ـ اگر علاقهمندی نسل جدید به جامعه و فرهنگ کرهای را چالشی اجتماعی و فرهنگی در نظر بگیریم، با توجه به مشابهتهایی که بین دو کشور وجود دارد، چگونه میتوان از این مشابهتها استفاده و این چالش را به فرصت تبدیل کرد؟
متأسفانه در کشور ما هنوز تکلیف سرگرمی و صنایع خلاق مشخص نیست. شاید عمده این مسئله هم به حوزههای علمیه برمیگردد که در مسائل مربوط به موسیقی، فیلم، سریال، پوشش، رقص و آواز هنوز تکلیفی مشخص نکردهاند و قانون منسجمی هم برای این مسائل تدوین و اجرا نشده است. البته خبرهای خوبی در این دولت رسیده که انشاءالله اجرا شود. مطمئناً ما به لحاظ فرهنگی، بسیار غنیتر هستیم و میتوانیم فرهنگمان را به سایر کشورها عرضه کنیم و پا به عرصه رقابت بگذاریم.
ایکنا ـ به نظر شما، افزایش تعداد علاقهمندان برای مهاجرت به کره جنوبی ناشی از انگیزههای اقتصادی است یا فرهنگی؟
به نظر من، فرهنگ نقش اصلی را در مهاجرت جوانان و نوجوانان ما به کره جنوبی دارد. کرهای که کیپاپها و کیدرامها با زیباسازی رسانهای به ما معرفی کردهاند، به این شکل است که در آن هر شغلی زیبا جلوه داده شده و خیابانهای پر زرق و برقش را به ما نشان دادهاند. همچنین این کشور را قانونمدار و با اقتصاد قوی به تصویر کشیدهاند که مطمئناً همه اینها نقش مؤثری در سفر و مهاجرت جوانان و نوجوانان به کره جنوبی دارد. اگرچه بحث اقتصادی هم مطرح است؛ اما همان اقتصاد نیز با زیباسازیهای رسانهای به ما نشان داده شده است.
ایکنا ـ عوامل جذابیت موسیقی کرهای برای جوانان و نوجوانان چیست؟
از ویژگی کیپاپها میتوان به تلفیق موسیقی سنتی و مدرن کره جنوبی و دیگر سبکهای موسیقی و همچنین نوآوری اشاره کرد. جلوههای بصری، نورپردازی، حرکات نمایشی، رقص، آرایش چهره افراد، گروهی بودن و محتوای انگیزشی اشعار هم یک طرف قضیه است و در طرف دیگر، قشر نوجوان و جوان بهمثابه عموم طرفداران بی تی اس قرار دارند. بیشتر مشکلات جوانان و نوجوانان هم مباحث خانوادگی، اجتماعی، تنشها، استرسها و بحران هویت است.
از آنجایی که در بحران هویت، فرد به دنبال چیزی میگردد که به آن هویت بدهد، نوجوانی که دچار بیهویتی است، دوست دارد عضوی از یک قشر، خانواده و هویتی باشد که گروههای کیپاپ و در رأس همه آنها بی تی اس، این هویت طرفدار بودن را به او هدیه میکنند و نوجوان هویت مفقوده خود را در چنین فضایی مییابد؛ هویتی که در آن دوست پیدا میکند، به او خطدهی میشود و انرژی میبخشد. چنین هویتی به او میگوید که چگونه به دنیا نگاه کند، خلأهای روحی این نوجوان را پر میکند و باعث آرامش او میشود. هنگامی که نوجوان هویت خود را اینگونه دید، به منتقدان این هویت حمله میکند و رفتارهای بسیار زنندهای در فضای مجازی از خود نشان میدهد که دور از شأن فرهنگ ایرانی است.