یک روحیه ی مشترک در اعضای انجمن حجتیه
قبل از انقلاب نزدیک بیمارستان 🚑 عیسی بن مریم اصفهان کلیسایی ⛪️ بود فعال در جذب افراد و دعوت به دین مسیحیت ✝️
چند تن از اعضای حجتیه تصمیم میگیرند تا با پوشش اینکه میخواهند به دین مسیحیت ✝️ مشرف شوند وارد کلیسا ⛪️ شده و هر روز دوره هایی را طی میکردند تا مسیحی شوند
یکسال گذشت
صاحبان کلیسا ⛪️ خوشحال از اینکه توانسته اند عده ای را جذب آیین مسیحیت ✝️ کنند از نماینده ی پاپ و دیگر بزرگان کلیسا ⛪️ در اروپا دعوت به عمل آوردند تا در جشنی شرکت کرده و این موفقیت را به نمایش بگذارند.
جشن 💥 با برنامه های متنوع شروع شد و در اوج جلسه تئاتری 🎭 اجرا کردند که پس از اتمام آن چراغ ها 💡 روشن شده و از لابه لای جمعیت صدای صلوات 🗣 بلند شد و انجمنی ها روی دیگر داستان را نشان دادند و پا به فرار گذاشتند.
🤔 این داستان طنز و دیگر خاطرات انجمن یادآور اصل تقیه و یک روحیه ی آموزش دیده شده است.
آخر این داستان که بیشتر شبیه شوخی هست. اما قبل از انقلاب در کلیسای مسیحیان مشهد در خیابان گلستان، اسقف دهقان یک مراسم بزرگ و مفصل تدارک دید برای جذب جوانان مسلمان به مسیحیت که در اون مراسم هر گناهی مباح بود و مشروع. و جوانان انجمنی با ظاهری ساده، با قطع برق قطع صدای سیستم صوت موجب بهم خوردن اون مراسم شدند و نه فرار کردن و نه ترسیدن. بلکه ایستادن و همه رو هنگام خروج هدایت کردن و در رو هم پشت سرشون بستن. اون کلیسا ازون تاریخ دیگه به غیر از سرایدارش کسی واردش نشد. مگر اینکه به لطف جمهوری اسلامی شاید دوباره فعال شده باشن.
اولا کاری ندارم که همین داستان شوخی واقعیتیست که همکیشان شما تعریف میکنند
دوما اما وقتی میگین تحجر و مقدس مآب یعنی همین داستانی که تعریف کردید
سوما کجا کلیسا مانند قبل از انقلاب است چرا سر زیر برف کرده اید